اولریک نیسر (Ulric Neisser) یکی از برجستهترین روانشناسان قرن بیستم و بهعنوان پدر علم روانشناسی شناختی شناخته میشود. وی در سال 1928 در آلمان متولد شد و بعدها به ایالات متحده مهاجرت کرد. نیسر نقش کلیدی در تحول روانشناسی از یک رشته متمرکز بر رفتارگرایی به یک رشته مبتنی بر شناخت ایفا کرد، بهطوریکه آثار او نقطه عطفی در تاریخ این علم محسوب میشوند.
نیسر با انتشار کتاب معروف خود، روانشناسی شناختی (Cognitive Psychology) در سال 1967، چارچوبی جامع برای مطالعه فرایندهای ذهنی ارائه کرد. در این کتاب، وی به تحلیل چگونگی پردازش اطلاعات در ذهن انسان پرداخت و مفاهیمی همچون ادراک، حافظه، توجه و زبان را بهصورت علمی بررسی کرد. این اثر، روانشناسی شناختی را بهعنوان یک حوزه مستقل و نظاممند تثبیت کرد و تأثیر بسزایی بر علوم مرتبط مانند زبانشناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی داشت.
یکی از مهمترین دستاوردهای نیسر، تاکید او بر استفاده از روشهای تجربی برای مطالعه فرایندهای ذهنی بود. او معتقد بود که روانشناسان باید با طراحی آزمایشهای دقیق و معنادار، به درک بهتری از ذهن و شناخت برسند. نیسر همچنین بر اهمیت ارتباط روانشناسی شناختی با مسائل عملی و زندگی روزمره تأکید داشت. او بر این باور بود که تحقیقات روانشناختی باید نه تنها به کشف اصول کلی ذهن، بلکه به حل مشکلات انسانی کمک کند.
در دهههای بعد، نیسر به نقد برخی از جنبههای رویکرد شناختی اولیه خود پرداخت و بر اهمیت شناخت در زمینههای واقعی و طبیعی تأکید کرد. او در تحقیقاتش به مطالعه حافظه انسان در موقعیتهای روزمره پرداخت و نشان داد که حافظه یک فرایند بازسازیشونده است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد.
اولریک نیسر در سال 2012 درگذشت، اما میراث او همچنان در روانشناسی مدرن زنده است. پژوهشها و ایدههای او الهامبخش نسلهای متعددی از روانشناسان بوده و نقش او در تحول علم شناختی غیرقابلانکار است. نیسر با نگاه جامع و انتقادی خود به مطالعه ذهن، مسیرهای جدیدی برای فهم بهتر انسان و رفتارهایش گشود.